جانا نوزدهم شهریور شش ماهت پر شد و وارد هفتمین ماه زندگیت شدی تقریبا ده روز بعد از ورودت به ماه ششم غذای کمکی رو برات شروع کردم فرنی و حریره ی بادوم و کم کم حریره ی چهار مغز... و در کنارش شربت شیره ی انگور (واقعا هنوز در درستی و نادرستی کاری که میکنم شک دارم و تصمیم قطعی نگرفتم میخوام بهت قطره ی آهن ندم... بجاش شربت شیره ی انگور و خرما و انجیر بدم) کوچولوی من ماشاالله هزار ماشاالله حسابی پر انرژی هستی و برای من کاملا واضحه قرار یه پسر بچه ی شیطون باشی در آستانه ی چهار دست و پا رفتنی یعنی خودتو میرسونی به هرچی میخوای میتونی کاملا بنشینی وقتی خوابیدی به حالت چهار دست و پا در میای و بعد مینشینی یه چیزی که جال...